شما لازم نیست یک متخصص رشد کودک باشید تا بتوانید بهترین زمینه رشد و تکامل را برای کودک خود فراهم کنید. جدیدترین تحقیقات نشان داده اند که مهمترین فاکتورهای لازم برای رشد کودک، همان چیزهایی هستند که ما همواره می دانسته ایم: عشق، توجه و مراقبتهای اولیه، مهمترین مواردی هستند که کودک شما می خواهد و بدانها نیاز دارد. برای کمک به کودک جهت شکوفا کردن حداکثر تواناییهای بالقوه اش، هشت مورد زیر را رعایت کنید:
عشق خود را به او نشان دهید؛
این توصیه، بدیهی و در عین حال صحیح است: کودکان برای زندگی به عشق نیاز دارند. حمایت و مراقبت عاطفی شما، مبنایی مطمئن را برای کودک فراهم می سازد تا بتواند در دنیای اطرافش، با اطمینان خاطر به جستجو بپردازد. این مورد، صرفا یک توصیه احساسی نیست؛ شواهد علمی محکمی وجود دارند که نشان می دهند ابراز عشق، توجه و محبت در سالهای اول زندگی کودک، تاثیر مستقیم و قابل توجهی بر رشد فیزیکی، روحی و عاطفی کودک دارد. ابراز علاقه و روابط عاشقانه حتی موجب رشد مغز کودک می شوند.
چگونه می توانید عشق و علاقه خود را به کودک نشان دهید؟ در هر فرصتی او را در آغوش بگیرید، نوازش کنید، تشویق نمائید، به حرفهایش گوش دهید و با او بازی کنید. همچنین هرگاه کودک شما به آرامش و توجه نیاز دارد، باید به این نیاز او نیز پاسخ دهید؛ برخلاف باور عامه، متخصصین معتقدند که ابراز عشق، موجب لوس شدن کودک نمی شود. بهتر است هر وقت کودک شما آشفته یا مضطرب است، در کنار او باشید و به او کمک کنید، زیرا این کار موجب می شود که احساس اعتماد کند و همچنین پیوند عاطفی قدرتمندی بین شما شکل گیرد. همچنین توجه به نیاز کودک برای مورد توجه واقع شدن، در زمان شادی و خوشحالی او نیز بسیار اهمیت دارد.
به نیازهای اولیه کودک خود توجه کنید؛
برای اینکه کودک بتواند تمام انرژی خود را صرف یادگیری و رشد کند، باید تغذیه ای مناسب داشته باشد؛ رژیمهای غذایی که سطح پروتئین، ویتامین و مواد معدنی در آنها بسیار پایین باشد، همچنین میزان کالری آنها بسیار کم یا بسیار زیاد باشد، ممکن است سرعت رشد کودک را کاهش داده یا حتی بر ضریب هوشی او، تاثیر منفی بگذارد. همچنین او باید سالم بوده، استراحت کافی داشته و احساس آرامش کند؛ اگر پوشک او برای مدتی طولانی تعویض نشود یا او به عفونت گوش مبتلا شود، مقدار زیادی از انرژی خود را از دست می دهد.
برای اطمینان از سلامتی کودک، معاینات منظم پزشکی را فراموش نکنید، واکسیناسیون او را بطور مرتب انجام دهید و مراقب باشید که او به اندازه کافی بخوابد. در مرحله خواب REM (مرحله ای از خواب که شامل حرکات سریع چشم است)، سلولهای مغزی کودک، پیوندهای عصبی مهمی را بین هم برقرار می کنند. این پیوندهای عصبی که سیناپس نامیده می شوند، در واقع مسیرهای عصبی هستند که امکان یادگیری، حرکت و فکر کردن را برای کودک فراهم می کنند. سیناپسها نقشی کلیدی در درک کودک از آنچه در دنیای اطراف خود می بیند، می شنود، می چشَد، و لمس و بو می کند، دارند. اگر در مورد الگوی خواب یا خوراک کودک خود نگران هستید، با پزشک او صحبت کنید.
با کودک خود حرف بزنید؛
تحقیقات نشان می دهند کودکانی که والدین آنها در دوران خردسالی با آنها زیاد حرف می زده اند، ضریب هوشی بالاتر و دامنه لغات وسیع تری (در مقایسه با کودکانی که والدین آنها، زمان زیادی را برای حرف زدن با نوزادانشان اختصاص نمی داده اند) دارند.
اگر نمی دانید که در مورد چه چیزی با کودک خود حرف بزنید، یا فرزند شما هنوز آنقدر بزرگ نشده است که بتواند با شما صحبت کند، می توانید کارهایی را که انجام می دهید برای او توضیح دهید: «مامان داره آب گرم توی وان حمام می ریزه تا تو رو تمیز کنه». از حرف زدن به زبان کودک (زدن حرفهای نامفهوم و بی معنی) خودداری کنید. کودک شما تنها در صورتی می تواند مهارتهای زبانی را به خوبی فرا بگیرد که شما به درستی با او صحبت کنید.
برای کودک خود کتاب بخوانید:
پس از حرف زدن، کتاب خواندن با صدای بلند برای کودک یکی از مهمترین کارهایی است که می توانید برای افزایش دامنه لغات او، تحریک تخیلات و تصورات او و ارتقای مهارتهای زبانی او انجام دهید. در این حالت شما امکان برقراری ارتباط نزدیکتر با کودک و افزایش مهارتهای اجتماعی او را نیز دارید.
کارشناسان خواندن کتاب با صدای بلند به صورت روزانه را توصیه می کند. البته لازم نیست که همواره از کتابهای کودکان استفاده کنید. حتی اگر در حال مطالعه یک مجله یا روزنامه هم هستید، آن را با صدای بلند بخوانید تا کودک شما نیز از شنیدن آن لذت ببرد.
حواس پنج گانه او را تحریک کنید؛
افراد، مکانها و اشیا باید در برابر دید کودک شما قرار گیرند تا او بتواند در مورد آنها اطلاعات کسب کند. هر رابطه ای که او با محیط اطرافش برقرار می کند، اطلاعات جدیدی پیرامون محیط اطراف و وضعیت خودش در این محیط، به او می دهد. مطالعات نشان می دهند کودکانی که در یک محیط غنی (پُر از چیزهای جدید که تجربه های جدیدی را برای کودک فراهم آورده و حواس او را تحریک کند) رشد می کنند، مغز فعالتر و بزرگتری دارند (نسبت به کودکانی که در محیطی زندگی می کنند که تحریکات حسی کافی در آنها وجود ندارد).
البته شما نباید حواس کودک را بیست و چهار ساعته بمباران کنید، همچنین نباید همه حواس او را یکباره تحریک کنید؛ زیرا کودک ممکن است دچار “تحریک بیش از حد” شود. شما صرفا باید این امکان را برای کودک فراهم کنید که اسباب بازیها و اشیا مختلفی را تجربه کند. اشیا و اسباب بازیها را با شکلها، رنگها، صداها و وزنهای مختلف برای او انتخاب کنید. بازیهای تعاملی و موزیکال را با همدیگر انجام دهید، با هم برای خرید بروید، و اجازه دهید که کودک شما با افراد جدید برخورد کند. حتی ساده ترین کارهای روزمره نیز می تواند مغز او را برای رشد بیشتر، تحریک کند.
همچنین باید موقعیت و فضای کافی جهت جستجو و گشت زدن در محیط اطراف را برای کودک خود فراهم کنید. کودکان به فضای کافی برای حرکت چهار دست و پا، راه رفتن و دویدن نیاز دارند تا بتوانند ماهیچه های خود را تقویت کنند، تعادل مناسب برای بدن خود را به دست آورند و اعضای خود را با یکدیگر هماهنگ کنند. همچنین جستجوی آزادانه در محیطهای امن (که همواره با “نه”، “نکن” و “به این دست نزن” مواجه نشوند) نیز می تواند برای آنها بسیار مفید باشد. خانه خود (یا حداقل اطاقهای عمومی آن را) برای کودک ایمن کنید. اشیا خطرناک را از دسترس کودک دور کرده و چیزهای بی خطر و جالب به او بدهید. مثلا، از قفل کودک بر روی همه کابینتهای آشپزخانه استفاده کنید، اما در یکی از کابینتها را آزاد بگذارید و کاسه ها ی پلاستیکی، قاشقهای چوبی، و قوری و ماهیتابه هایی را که بازی با آنها برای کودک شما بی خطر است، در این کابینت قرار دهید.
بازیهای جدید و هیجان انگیزی برای کودک تدارک ببینید که کمی پیچیده بوده و استفاده از آنها به کمی تلاش نیاز دارد؛
شما نباید با خریدن اسباب بازیها و اشیائی که استفاده از آنها فراتر از توان و مهارتهای فعلی کودک شماست، او را ناامید و سرخورده کنید؛ اما اندکی کشمکش و تلاش هم می تواند کمک بزرگی برای رشد فردی او باشد. هرگاه کودک شما نتواند یک کار را به سادگی انجام دهد، سعی خواهد کرد راه جدیدی برای انجام دادن آن پیدا کند. در واقع این کار به “فرآیند حل مساله” شبیه است که منجر به افزایش مهارتهای ذهنی او و بهتر شدن عملکرد مغز او می شود. مثلا اگر او در حال تلاش برای باز کردن در یک جعبه است، فورا به کمک او نروید. اجازه بدهید او تلاش خود را بکند. اگر او در اینکار موفق نبود یا خسته شد ، به او نشان بدهید که در جعبه چگونه باز می شود، اما سپس یک جعبه در بسته دیگر در اختیارش بگذارید تا او مجددا برای باز کردن آن تلاش کند.
مراقب خودتان باشید؛
والدینی که افسرده، مضطرب یا آشفته باشند معمولا نمی توانند به سرعت و با حساسیت به نیازهای کودک خود پاسخ دهند. مطالعات نشان می دهند که الگوی فعالیت مغزی در کودکانی که مادران آنها افسردگی مزمن و بالینی داشته اند، غیرطبیعی بوده است و در نتیجه می توان این فرضیه را مطرح ساخت که این کودکان نیز از افسردگی رنج می برده اند.
اگر احساس افسردگی یا خستگی مفرط می کنید، راهی برای تقسیم کارهای منزل و مسوولیتهای مربوط به نگهداری از کودک یا همسر خود پیدا کنید. اگر همسرتان با شما زندگی نمی کند، سعی کنید همراه افرادی زندگی کنید که بتوانند حمایت و کمکهای خود را به شما عرضه کنند. هر از چند گاهی نیز زمانی را به خودتان اختصاص دهید و جدای از کودک بگذرانید. مادر یا پدر بودن (خصوصا یک مادر یا پدر وظیفه شناس و فعال بودن) بسیار خسته کننده است و شما باید زمانی را برای استراحت صرف کنید تا بتوانید برای ادامه زندگی آماده شوید.
یک گزینه مناسب برای نگهداری از کودک پیدا کنید؛
اگر شما شاغل هستید و نمی توانید در طول روز از کودک خود مراقبت کنید، یا اینکه به یک پرستار بچه نیاز دارید، پیدا کردن یک گزینه مناسب و با کیفیت برای نگهداری از کودک، عامل بسیار مهمی برای رشد سالم و مناسب کودک است. شما باید کسی را پیدا کنید که زمانی که شما نمی توانید از کودک مراقبت کنید، همه موارد فوق را رعایت کند. گزینه مورد نظر شما (پرستار کودک، یکی از اقوام یا مهدکودکهای روزانه) باید در این زمینه باتجربه بوده، با مهربانی و لطافت از کودک مراقبت کرده و معتبر نیز باشد. ابراز علاقه واقعی به کودک و داشتن انرژی کافی برای کمک به کودک در جهت رشد و پیشرفت نیز باید جزو ملاکهایی باشد که مد نظر قرار می دهید.